اندر حکایت کوهستان
این حکایت حاکی از بنیان ماست این نماد عشق بی پایان ماست
مهرورزی منطق وبرهان ماست این سفارش گفته قرآن ماست
این زمین و خاک از پیران ماست از قدیم و حال و بعد از آن ماست
کوه و رود و دشت و صحرا را ببین لطف حق درخوان کوهستان ماست
این طبیعت جلوه جولان ماست در حقیقت غنچه خندان ماست
بیشه دارد هر طرف انبوه و سبز هدیه ای از مظهرامکان ماست
خیزد از خاکش هزاران دانه ای این عطا از خالق رحمان ماست
واندگر علم و ادب دارد بسی کلهم این افتخار از آن ماست
جمع گشتیم دورهم یادی کنیم یادگار مانده از خوبان ماست
فاتحه بفرست دعا کن بهرشان دستشان کوته ز دنیا و ز ماست
این دعاها کزشما جاری شود شادی ارواح رفتگان ماست
خوان نعمت راکه بینی بی ریاست زحمت مردم مهربان ماست
ای که داری قدرت وعلم فزون معرفت رسم جوان مردان ماست
گرد هم آیید و دانید قدر هم قدردانی جزیی ازایمان ماست
مهربان باش مهربانی کیمیاست مهربانی به ز این و آن ماست
برچسب‌ها: اشعار محلی
۳ نظر در “شعر ارسالی آقای ابوالفتح اسفندیاری”
سلام دوست عزیز ؛
ضمن عرض خداقوت بابت وبلاگ فعالتون، در صورت امکان از وبلاگ بنده هم دیدن کنید و بنده رو از نظراتتون بهره مند کنید.
انشاءالله از این هم که هستید موفق تر باشید.
سلام ؛ مطلب جالبی بود، نظرات میتونه به بهتر شدن سایت کمک کنه ؛ با تشکر |گروه پارک نوین|
دم اونایی گرم که تو قحطی محبت ته قلبشون مثل ته نگاهشون بوی محبت میده.