ADD ANYTHING HERE OR JUST REMOVE IT…

تماس با ما

۱۵

اردیبهشت

باد بهاری
کوه-ورف-بورده-کلوکلو-بمونست

دارخال-بورده-تک-ترکو-بمونست
پرواز گلبرگ شکوفه های آلوچه وقتی به پای بنفشه وپامچال فرود می آید وهر روز انبوه شاخه های خاکستری درختان جنگل رنگ به رنگ میشوند،چشمان منتظر بر کلک های چوبی دوخته می شدند تا آوازی آشنا از کوجه های تنگ آبادی طنین انداز شود که نوروزی خوانان مژده آمدن بهار را بدهند و مادر و مادر بزرگ خانه مقداری از آذوقه حلال شان را مژدگانی دهند واین سالها وسالها تکرار می گشت وجنب وجوش خانه تکانی با بدرقه نوروزخوانان آغاز می شد .

گلهای سفید و قرمز از دور ونزدیک به خانه ها حمل و جاروهای آغشته به دوغاب گل دیوارهای کهنه را جلا میداد وسرانجام پنجه های باز بانوی خانه بر سرتاسر دیوار نقش می بست انگار درود و بدرودی بود بر گردشگران نوروزی. چهارشنبه سوری (کل چهارشنباک) پایانی بنوعی پایان خانه تکانی بود وحالا خانواده بعد از پاکیزه شدن و استحمام دور هم جمع شده و چشمانشان را می بستند تا گذر نوروز را از کنار خانه هایشان حس کنند و بهترین آرزوهای خودشان را بر زبان بیاورند زیرا باور داشتند اگر کسی بموقع آرزویش را به گوش نوروز برسانند آرزوی آنها برآورده خواهد شد. وروزهای آغازین گروه گروه به همه خانه ها جهت دید و بازدید رفته واحساس شادی را در هوای آبادی می پراکندند.
از اواسط دهه چهل که ایام سوگواری محرم وصفر با نوروز تلاقی یافت سنت دیرینه در محاق فراموشی قرار گرفت وبه لحاظ ارتباطات برخی خانواده ها با مراکز مذهبی قم و اشاعه وتاثیر اسلام سیاسی در خانواده های فوق و برخی اندیشه های سیاسی در میان روشنفکران الیتی هیچگاه نوروز با اقبال گذشته مواجهه نگردید وحتی بعد از سالها که ایام سوگواری از نوروز فاصله گرفت، وضعیت به گذشته برنگشت  و این تاثیر وتاثر به لحاظ روحیه خاص الیتی ها و درصد بالای تحصیلکرده ها در سطح عالی نمود بیشتری داشت که البته جای بحث در این بهارانه چندان شایسته نمی باشد.
اکنون در آستانه فرارسیدن بهار چشمهایم را می بندم و بهترین ها را برای شما از بهارآرزو می کنم
دوستدار شما اسکندر میردار

۲ نظر در “باد بهاری

  1. بهروز شمس‌پور گفت:

    من هم چشمم را می بندم و برای دو دایجان عزیزم ، دایجان اسکندر و دایجان اسمعیل آرزوی سالی خوب می کنم و پیشاپیش عیدتان مبارک
    می گویند : در آن سال‌هایی که اعتقاد داشتند هنگام تحویل سال هر آرزویی کنند برآورده می‌شود، کشاورزی، بیل بدست تصمیم داشت آرزو کند که بیلش ، طلا شود . ثانیه‌های آخر سال و شمارش معکوس برای سال نو آغاز شد و درست هنگام تحویل ، کشاورز گفت: بیل ، پارو بَوَاش ! و بیلش پارو شد .
    پارو = کمی کوچکتر از بیل که بیشتر در شخم باغ که پا بیلی به آن وصل می کردند و همچنین در کرت‌بتدی (مرزبندی) زمین‌های شالیزار استفاده می شد.

  2. فرشید توپاابراهیمی گفت:

    عرض سلام و تبریک نوروز محضر تمامی بینندگان محترم و مدیریت سایت دهکده الیت.
    مطلبی بسیار زیبا بود توصیف حدیث طلیعه بهار از زبان دانش آموخته رشته باستان شناسی، دایی اسکندر میردار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فيسبوک اینستاگرام تلگرام