ته گل باغ  الت پچال نوونه

ته گیسون مه اسب یال نوونه

تو هر چی هم بویی از شمه محله

امه محله یک موحال نوونه

باغ پر گلت چون پچال الیت زیبا نیست.گیسوها یت زیبایی یال اسبم را ندارد.

شما هر چقدر هم از محلت تعریف کنی . یک تار موی محل ما نمی شود.

امشو بشماردمه هر چی ستاره

در آسمون دوننه دسته دسته

هر چی داد بزامه جان خداره

آخر صبح بو نیما مه ستاره

امشب بیدار ماندم هر چی ستاره در اسمان بودند را شمردم.

ستاره هایی که در اسمان به صورت دسته دسته بودند.

هر چی  خدا را صدا زدم.

تا آخر -شب صبح شد و ستاره ام نیامد

دشمن نمونه ایجه ملک شیره

پلنگ رجیگا شاهینه پیره

بی جواب نلنه بموننه و غرش

بترس از روزیکه صدای تیره

دشمن نمی داند اینجا سرزمین شیران است. مسیر تردد پلنگ و شاهین پیر است. غرش های تو خالی ات را بی جواب نمی گذارد.دشمن از روزی بترس که صدای تیر و گلوله باشد

شو و من هردو بیداری کشمن

اما هردو زاروخواری کشمن

وانتظار سر انه شو وونه روز

مه انتظار باقیه هر شو و روز

من و شب هر دو تا بیداری می کشیم. ما هر دو تا زجر می کشیم و اذیت می شویم انتظار شب بسر می آید و شب روز می شود ولی انتظار من هر شب و روز باقی است

ادعای سرودن شعر نیست اینها مرثیه های دلتنگی است که از سالها پیش در مواقعی و به مناسبتی یادداشت شد میدانم که از نظر فن شعر و نگارش سراپا اشکال است ولی خواستم شروعی باشد تا جوانانی که بهتر و زیباتر می سرایند و می نویسند  جرات و شهامت حضور بیابند. با تشکر….

By: ستار توپا اسفندیاری