عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت؛ صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن، احادیث و روایات بی شمار وارد شده است. مردمان کوهستان به همراه سایر مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.
ساکنان روستای الیت هم مانند سایر نقاط کوهستان و جهان در روز عید فطر نماز باشکوهی در جوار امامزاده احمدرضا و زینب رضا برگزار کردند و پس از نماز بر سر مزار اموات خود رفتند و با خواندن فاتحه برای آنان نیز طلب مغفرت نمودند.
با آرزوی قبولی طاعات و آمرزش اموات
برچسبها: آیین دینی
۲ نظر در “عید رمضان”
با سلام- سی و چند سال قبل در فضای باز جلوی مسجد الیت نماز عید فطر برگزار میشد ما بچه بودیم و توان روزه گرفتن را نداشتیم ولی از شادی بزرگترها ما هم شاد بودیم مرحوم حاج نورالله قنوت نماز را می خواند و بقیه تکرار میکردند البته یک سال هم یادم هست دایی پیرمرد می خواند چه زود گذشت راستی دعای سحر خواندن دایی مشهدی ذبیح یادتان هست؟ که در کوچه های محل می گشت و می خواند وموقع سحر همه را بیدار می کرد. الان در حسرت آن زمانیم پس حال را غنیمت بشماریم و فاصله های عاطفی را کم کنیم شاید فرداها در حسرت امروز باشیم.
چه خوش گفت سهراب سپهری:اهل کاشانم
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستانی ، بهتر از آب روان.
و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.
من مسلمانم.
قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم.
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف.
سنگ از پشت نمازم پیداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پی “تکبیره الاحرام” علف می خوانم،
پی “قد قامت” موج.
کعبه ام بر لب آب ،
کعبه ام زیر اقاقی هاست.
کعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر.
“حجر الاسود” من روشنی باغچه است.
چه نمازی و چه نیازی من جدا حسودیم شد.قبول باشه