کلیامKeleyam وشکو بزا
ترنم باد بهاری صدای امیدوار کوه نشین را به گوش دشتی میرساند، پیامی درآستانه هر بهار در راه، (کلیام وشکو بزا) .و دشتی شیفته را تا سرحد تمنای وصال به شوق می آورد که بربوم خیال نقشی بنشاند و همچون اعجاز کلام شیخ قطب رویانی شاهی را بنده دل کرده و سپاه بگذارد و به دیار پرواز کند تا بهار کوهستان را لاجرعه تا انتها سرکشد. کیلیام این گل پیشاهنگ بهار شجاعانه رنگی بر دارِ برپا شده زمین نشانده تا نخستین رنگی باشد از فرش رنگین بهار، که در تار و پودش نقش صحنه بزمگاهییست با کاروانی از یاران بهار، اینسو رقص پروانه ای تی تی های (هلی دار) وسوئی دیگر کولو کولو (اساکEssak ) نقش می گذارد تا کولو کولو برف مانده در پایش آب شود. خورشید پرتو خویش را چونان شولای چوپانان بربام میکشد تا از ناودان خانه ها اشک زمستان جاری شود و حصارهای یخین و ترک خورده سرما را یکی پس از دیگری فرو ریزد تا سبزه از محبس گچی دیجور رها شده بهار را گریزی نباشد. آری این بهار را چاره ای نیست تا از دل بزداید اندوه شکارچی حصارچال را که روزها کل پوست بردوش ابدال بهاری در راه بود که سلانه سلانه از پای کوه بالا میامد اما گمان واهی ونادرست برادرش چشمانی را که امید نور میداد خاموش ساخت .آری این بهار را گریزی نیست تا به فراموشی سپارد تجربه تلخ پیرچوپانی را که گاو گلارش را با قبای پاره اش بزرگ کرد تا بهار شیر به پلایش هدیه دهد اما گرگهای بی رحم روزگار گلا را درید، تا کوهی و دشتی بخود آیند و بهار را پاسبانی کنند و سبزه را تا چمنگاه مقصود همراه باشند زیرا کهنه گی در کمین نشسته اند.
دروازه دلهایتان را بگشائید مادرمه مج خوش قدم پشت در است یک سینی آرزوهای خوب در دست دارد، سبزه هایتان هماره سبز باشد
اسکندرمیردار
1-کیلیام با نام فارسی خریق از خانواده آلالگان گل زرد رنگی که زودتر از هر گلی نوید بهار میدهد و در کوهستان میروید
2-اساک نوعی سبزی کوهی از خانواده اسفناج که بهترین هدیه از جانب کوهی ها برای دشتی هاست و با آن آش و خورش تره درست میکنند
3-کولو کولو یعنی جقه جقه یا تکه تکه
4-هلی دار به درخت آلوچه میگویند
5-گلار نام گاو از اشعار امیری
6-شیخ قطب چالوسی شاعر طبری گوی قرن 5 و 6 که شعر طبری بهار و شکار او در وصف مناطق کوهستان موجب گردید تا اسپهبد مازندران و حاگم رویان شبانه محاصره قلعه اسماعیلیان را رها کرده و هوای دیار کنند.