فقط برای خنده
مخ…تار پدری اخلاقمند
بچه مخ…تار با پولهای عیدیش به مناسبت روز پدر برای پدرش هدیهای تهیه کرد و به او تقدیم کرد . مخ…تار درحالی که به هدیه نگاه می کرد به بچه اش گفت: جانِ وَچه ! مِن ته سِلامتی ره خوایمه ، تو –شِ- دَرس خوب بخونی -مِ – واسه بهترین هدیه هَسّه ، تو اَمه گب گوش هادی بهترین کاره ، تو مردِم آزار نکنی مِن و تِ مار واسه بهترین کادو هَسّه ، … اَصلِش مِ چِش پیش بوآر کنار تا- تِ -ریخت نِوینَم!
By: بهروز شمسپور