مادرم ای مادرم، جان را فدایت می کنم
چشمهایم را چو فرشی، زیر پایت می کنم
مادرم ای مادرم، تنها تو هستی یاورم
ای که هستی را نهادی مادرم، در باورم
مادرم، ای مادر غمخوار من
روز سختی ها همیشه یار من
مادرم، ای راستی و ای هستی ام
مادرم، ای شادی و ای مستی ام
با تو هستم من، چو کوهی استوار
بی تو هستم من ، چو بیدی بی قرار
با تو هستم من چو دریا بیکران
بی تو این دنیا، نی ارزد یک قِران
در وجود نازنینت، ره نمی یابد کلک
ای که بی منت دهی، صدها کمک
ای که عمری بحر ما سختی کشی
در دلت غمهای عالم را چشی
بحر تو هر چه بگویم باز کم است
بی تو دنیایم سراسر ماتم است
گفته هایم قطره در دریا بود
نزد خالق جای تو والا بود
منصور ابراهیمی بسطامی
۲ نظر در “برگی از دیوان اشعار آقای منصور ابراهیمی بسطامی”
فرزند: مادر دوستت دارم ، مادر عشق منی ، مادر بگو تا جون بدم
مادر : خوبه، خوبه ، الهی مادر به فدایت . بس کن ، حالا یه آب بده بخورم الهی قربونت برم .
فرزند: مادرجان ! ببخشید وقت ندارم ، ببین دوستام اومدند ، امروز روز سقای دشت کربلاست ، میخوایم برای علمدار حسین(ع) زنجیر بزنیم ، مادرجان دعایمان کن .
مادر: امام حسین(ع) نگهدارت باشه پسرجان ، حضرت ابوالفضل ، خودش حفظت کنه مادرجان ، برو ،برو جانم
سلام آقای ابراهیمی عزیز از شعر بسیار زیبا شما ….