کوچ
با به پایان آمدن فصل بهار و فرا رسیدن فصل تابستان بر اساس یک سنت دیرین و با مجوز سازمان حفاظت از محیط زیست فصل دیگری از کوچ آغاز میشود ولی اینبار نه اهالی (دشتی) برای استراحت و نه اهالی کوهستان برای امرارمعاش و تهیه آذوقه, بلکه تمامی دامداران با دامهای خود دسته به دسته از روستاهای مختلف با نظم خاصی به مراتع متعدد (ِسرِه) که از قبل حریم هرکدام مشخص شده است کوچ میکنند تا در یک گردهمایی بزرگ با دسترسی به مرتع های سرسبز و بکر علاوه بر پروار شدن دامها به محصولات لبنی بهتر و بیشتری دست یابند.
از جمله سره های معروف میتوان گوسفند سرای اسبرو Esbroo و گاوسرای دراکینگ Daraking در الیت, کندیچال در ناتر, گاوسرای زردک در فشکور, حسن سره , پیموزی , زردگِل , گرموسر, چاری,همورک, سنگلی, الون سر و سه برار را نام برد.
دَووش
در سومین روز از تجمع , شیر تمامی دامها با مالکیت خاص بصورت مجزا دوشیده میشود {که در اصطلاح محلی به آن (دَووش) میگویند} سپس با پیمانه های مخصوص که قاشق نام دارد سهم هر شخص از مقدار محصول مشخص میشود در روزهای بعد تمامی محصولات بطور یکجا برداشت و تبدیل به فرآورده های مختلف میشود و این امر معمولا تا چهل روز ادامه مییابد و در پایان بر اساس این سهم تمامی فرآورده های دامی مانند (کره, پنیر, کشک, دوغ) و غیره بین صاحبان دامها تقسیم میشود.
نکته مهم اینکه بر اساس تعداد پیمانه علاوه بر سهم محصول سهم مسئولیت افراد نیز مشخص میشود .
در فرهنگ و زبان محلی کوهستان به بزرگ و رییس (سِرِه مرد و در سایر نقاط استان مازندران مختاباد ) میگویند, دیگر افراد سره عبارتند از (ورکا وُن یا ورکا کُرد , الاش وُن, پامار, تِلِم زن و…) به همه چوپانهایی که در گوسفندسرا کار میکنند کُرد و افرادی که در گاوسرا مشغول هستند گالش میگویند.
جدا کنی
پس از گذشت مدت زمانی که گفته شد در یک روز خاص که جداکنی نامیده میشود طی مراسمی هرکس دام خود را شناسایی و از گله اصلی جدا میکند و بطور جداگانه کوچ و بسمت مراتع جدید حرکت میکند که به این مرتعها اصطلاحاً پییزسره مینامند از جداکنی تا برگشت دام به محل اولیه حرکتشان در روستا حدود بیست روز طول میکشد.
برچسبها: آیین سنتی