کار کردن در زمین کشاورزی و سختی آن همواره کشاورزان را برای شروع کار بر باورهایی وا داشته است که در خور ثبت و ضبط میباشند. به یاد داریم که اگر بر روی سفره غذا، برنج را روی سفره میریختیم. بزرگان ما میگفتند (دراصطلاح محلی : ) پلارِ حَرومْ نَکِنْ، . برنج را حرام (اسراف) نکنید. این سخنان به ما میآموخت که اسراف نکنیم و در کنار آن بدانیم که تهیه برنج و کار در زمین کشاورزی بسیار سخت و دشوار است.
کشاورز شالی کار قبل از آنکه خزانه برنج ( به اصطلاح ) تیمْجاره را آماده کنند. چند روز مانده به بهار توسط میرآب (که هر سال تعیین میکنند) روزی را برای لایروبی نهرهای آب ( به اصطلاح ) کیله تجمع کرده و دستهجمعی به تمیز کردن نهرهای آب می پرداختند تا آب را از مسیر رودخانه به سرزمین آورند (به قسمتی که آب از رودخانه وارد نهر می شود ( به اصطلاح ) بَنْدِسَرْ میگویند.)
بعد از نگاه کردن به تقویم محلّی، شلتوک برنج (بنج ) را داخل آب قرار داده و خزانه را شخم زده برای تقویت خزانه از کود حیوانی و … استفاده میکنند.
بعد از این که شلتوک یک روز در آب بود. شلتوکهای توخالی و خراب روی آب آمده آن را دور میریزند. بعد آب شلتوکها را از صافی عبور میدهند. شلتوکها را در کیسهای ریخته بر روی چند چوب قرار داده روی آن را با علوفه خشک می پوشانند تا گرمای لازم را داشته باشد. به مدت سه روز هر صبح و غروب سر کیسه را باز کرده با آب وِلرم آن را خیس داده تا جوانه بزند. به جوانه زدن شلتوک ( به اصطلاح ) فِنْی زَدَن میگویند. بعد از سه روز شلتوکها، جوانه زده آماده ریختن در خزانه می شود. شلتوکها در کیسه هنگام جوانه زدن به هم میچسبند آنها را روی چند کیسه ریخته بعد با حرکت دست آنها را از هم جدا میکنند . در این زمان آب باید به اندازه 2 الی 3 سانتیمتر در خزانه باشد. ریختن شلتوک در خزانه مهارت خاص میخواهد. بعد از ریختن شلتوک در خزانه، برای حفظ آن از حمله گنجشکها، کلاغها و خوکها، مترسک و پیتحلبی در اطراف خزانه نصب میکنند.
بعد از اینکه شلتوکها سبز شدند. در این مدت، زمینها را برای نشاآماده می کنند.
شخمزنی:
آماده کردن زمین برای نشاکاری سه مرحله دارد:
مرحله اول: شخم زدن است در گذشته بیشتر با گاو انجام میشد به شخم اول ( به اصطلاح ) بور میگویند.
مرحله دوم: که چند روز بعد از شخم اول صورت میگیرد شخم دوم است که به آن ( به اصطلاح ) دِکِلْزنی یا وارْدنی میگویند.
مرحله سوم: شخم سوم است که چند روز مانده به نشا انجام می شود. در این مرحله زمین آب تخت میشود.
وسایل کار در زمین در گذشته
1ـ بیل قاشقی(در اصطلاح ) به آن قاشق بیل می گویند که برای گل دادن به مرز از آن استفاده میشود.
2ـ بیل راست که به آن ( به اصطلاح ) راسِّ بیل میگویند برای تراشیدن و صاف کردن مرز از آن استفاده میشد.
3ـ بَلوُ که شکل قلبمانند بود یا به شکل پنج، دسته آن را در انتها به داخل کج میشد.
4ـ گاوآهن که ( به اصطلاح ) اِزّ الْ نام دارد. این وسیله در گذشتههای خیلی دور از چوب درست می شد. بعدها آهن در آن بهکار گرفته شد. از این وسیله در شخم اول استفاده میشد.
امروزه با پیشرفت علم و ادوات کشاورزی از این وسیله خیلی کم استفاده میشود. مگز در نواحی که ماشین کشاورزی قادر به شخم زدن نباشد.
5ـ تخته ی مسطح که برای صاف کردن ناهمواریها بهکار می رفت که ( به اصطلاح ) لت نام داشت.
6ـ بیل منحنی که برای آب تخت کردن زمین بهکار میرود. دو نوع بود هم چوبی و هم فلزی.
7ـ وسیلهای بود به نام خَرِکْ که ( به اصطلاح ) لاکْ نام دارد بر روی آن می نشیند تا در خزانه نشاها را دسته بندی کنند. این وسیله کاملاً از چوب ساخته میشد.
مرحله نشا (نشاکاری)
بعد از آماده کردن زمین نشاها را از خزانه درآورده در زمین پخش کرده و مشغول نشا میشوند. برای نشا کردن هم تقویم محلی نگاه میکردند. اولین نشا را کسی در زمین میکاشت که دستش سبک باشد،.
در گذشته اهالی روستاها در موقع نشا کردن به کمک هم میرفتند که این نوع کار کردن را تکل میگفتند. امروزه کمتر به چشم میآید. به علت مشکلات اقتصادی دستمزد جانشین تکل شد.
در موقع نشا کردن برای اینکه خستگی کار از بین برود خانمها ترانههایی را زیر لب زمزمه میکنند که در خور یادآوری است.
اصطلاحات از مرحله وجین تا درو کردن
سه الی چهار هفته بعد از نشا مرحله وجین شروع میشود مرحله وجین کردن بستگی به نوع علفهای هرز دارد.
بعد از جفت شدن پرها نشاها آبستن میشوند وقتی تمام خوشهها از مرحله آبستنی بیرون آمدند (به اصطلاح ) پاک سر میشوند بعد از اینکه خوشهها به بیرون آمدند شالیها ( به اصطلاح ) به نزا» میروند. در این مرحله داخل شلتوکها شیره میافتد و کمکم سفت میشوند در این مرحله حمله ی گنجشکها و خوکها فرا میرسد. برای فراری دادن خوک به شبپایی میپرداختند.
مرحله درو کردن
شالی که زمان درو آن فرا رسد ( به اصطلاح ) شال رنگ به رنگ شغال میشود. این مرحله بهترین زمان برای درو کردن است. برای انجام درو به تقدیم محلی نگاه میکنند. درو کردن با داس ( به اصطلاح ) دهره (دره) انجام می شود.
به دستههای کوچک که با آن شالی را میبندند و روی ساقهها قرار میدهند ( به اصطلاح ) مشته میگویند بعد از خشک شدن مشته ها آنها را به تعداد هشت تا دهتایی روی هم قرار داده با نصف مشته میبندند که تبدیل به ( به اصطلاح ) کرسو میشود. کرسوها را جمع کرده روی هم می چینند و تشکیل کر میدهند.
آماده کردن خرمن:
به خرمن ( به اصطلاح ) جینگاه میگویند. بعد از درو کردن قسمتی از زمین را آماده میکنند و کرسوها را بهصورت دایره روی هم قرار میدهند و طوری که ساقهها بیرون دایره و خوشهها در داخل دایره تا ارتفاع یک و نیم متر بعد از آن کرسوها را برعکس، یعنی خوشه بیرون دایره و ساقه داخل آن و برای عدم نفوذ آب به صورت مخروطی در آورده چند کرسوی آخر را به صورت ضربدر قرار میدهند که به آن ( به اصطلاح ) مجیک میگویند. چیدن کر مهارت خاص میخواهد که کار هر کس نیست. در روستا افراد ماهری بودند که در این زمینه تخصص داشتند. بعضی از زمین داران کرها را روی درخت قرار میدادند که به آن ( به اصطلاح ) دار کر میگویند بعضیها هم کرها را به انبار مخصوص که اصطلاحا کندوج میگفتند برده و ذخیره میکردند.
مرحله خرمنکوبی (کرزنی)
در گذشته خرمنکوبی با اسب انجام میشد افرادی در روستا بودند که صاحب زمین نبودند چند اسب داشتند در کار خرمنکوبی شرکت میکردند برای خرمنکوبی چادری پهن کرده کرها را در آن پخش میکردند دو الی سه اسب را در آن میچرخاندند فردی هم در وسط خرمن افسار اسب را نگاه میداشت با شلاق و صدای هی، هی اسبها را میچرخاند. افرادی که در کنار چادر بودند با چوبی که به آن ( به اصطلاح) لی فا میگویند. کرها را میکوبیدند. تا شلتوک همراه با چرخش اسبها از ساقهها جدا شوند. بعد علوفه ها را جدا کرده فردی آنها را دسته بندی میکرد به این فرد ( به اصطلاح ) کملوند میگویند. بعد از خرمنکوبی شلتوکها را در وسط چادر به صورت تپهای کوچک در آورده با بیل چوبی که به آن ( به اصطلاح ) فی یه میگویند. شلتوکها را در جهت مخالف باد. به هوا میباشند. باد شلتوکهای سنگین را از شلتوکهای سبک که به آن ( به اصطلاح ) چکو میگویند جدا می سازد اگر در موقع هوا دادن شلتوکها باد نمی وزید مترسکی در ست میکردند و با علوفه آن را تزئین میکردند و با چوب دستی مترسک را میزدند و میگفتند: «اگر باد را نرسانی بیشتر چوب میزنیم». به باد دادن شلتوکها ( به اصطلاح) هپاتن میگفتند.
بعد از باد دادن شلتوکها آنها را پیمانه کرده و داخل کیسه میریختند. هر ده پیمانه یک کیسه میشد . دو کیسه تشکیل یک خروار میدهند به پیمانه کردن ( به اصطلاح ) کیله کردن میگویند. کیله ظرفی بود سه پایه از چوب ساخته شده بود. که ظرفیت آن 6 کیلو بود.
نکته جالب این که هنگام پیمانه کردن به جای شمارش هر عدد تکمصراع هایی را میخواندند.
اما امروزه با ورود ماشینآلات کشاورزی این سنت از بین رفته.
نکته ی مهم اینکه اولین پیمانه مال خدا بود این پیمانه را به فقیر محل میدادند . تا مال خدا را نمیگرفتند شلتوک ها را پیمانه نمیکردند.
در گذشته هنگام خرمنکوبی دراویشی بر سر خرمن میآمدند که صاحب خرمن به نیت پنج تن آل عبا پنج مشت شلتوک به آنها میداد.
در زمان نشا تا برداشت شالی صاحبان زمین برای حفظ محصول در زمین خود آلونکی میساختند که به آن ( به اصطلاح ) کیمه یا پرچ میگفتند. که مصالح آن از چوب بود. شبها بر روی آن مینشستند با سر و صدا، خواندن ترانههای محلی، کوبیدن بر روی حلب . روشن کردن آتش موجب فرار خوکها می شدند. در روز برای استراحت، صرف غذا هم استفاده میکردند.
یک نظر در “از خزانه تا خرمن (فرهنگ کشت برنج)”
اسمعیلجان سلام
مطلب بسیار جالب و خاطرهانگیز بود مخصوصاً یادآوری ترانهسرایی نشاگران که شادی و انرژی زیادی در من ایجاد میکرد. در ضمن از کود گفتی که لازم است بگویم ما از کود گیاهی که از شامل گزنه و پلهم که به آن اماره میگفتیم استفاده میکردیم