خلل پذیر بود هر بنا که می بینی
مگر بنای محبت که خالی از خلل است
«حافظ»
گویا «دهکده»،چهارمین سال اعلام وجود خود را جشن می گیرد ،امید واریم در دوره ی پیشرو همنشینانی انبوه تر بیابد و به صورت یک نشریه ی فرهنگی عام درعالم نه فقط مجاز، که حقیقت در آید،ودرسعی خودتوفیق یابد گره ازکار فروبسته ی انسان ها بگشایدچرا که برای آدمیانی منتشر می شود که هر آنچه انسانی است در ملکه ی وجود آنان لانه و خانه دارد.
دهکده تا کنون هرچه به مخاطبان خود عرضه نمود سعی کرد چشم انداز آنها را فراخ تر و ذهن آنان را پرتکاپو تر بر انگیزد،آنان را به تماشای رنگین کمان های ملون طبیعت ببرد که لونش متلون است و همه ی فراورده های اندیشه و دانش بشری در آن ریشه دارد .امید که دهکده همچنان نگاه بان جان فشانی ها،فدا کاری ها ،ازخودگذشتگی ها،تلاش ها،خلاقیت ها ،سازندگی ها ،اصلاحات ،ابداعات،تولید دانش،عمق بینش،گریز از هرچه پلیدی و پلشتی و سر انجام عامل پیوند حلقه های نیکی و کشت بذر نیکی در سرشت همه ی همره نوردان باشد.
تردیدی نیست که راه کنش و منش نیک برای بشریت بسیار پر پیچ و خم وپرفراز و نشیب است ،سنگ لاخ دارد و پرت گاه ها در میانه و پستی بلندی هایش کمین دارند،حرامی ظلمت بر هر گردنه اش شمشیر به دست ره رابسته است اما چون با روحی پاکیزه و خستگی ناپذیر پیموده گردد مقصد به روشنایی می برد.
این را ه بوسیله ی نسل های پرشماری از پیشینیان ما به بهای رنج های فراوان ،جان سختی ها ی طاقت فرسا،سرگردانی ها ،ناکامی ها ،و جان بازی های بی حد و حسابِ آموزگاران ،دانشی مردمان ،مخترعان،مکتشفان،هنر مندان ،پهلوانان ،حتی زابانشناسان ، شاعران و نویسندگان … پیموده شدو بدینجا رسید که اکنونیان ایستاده اند.امید که در ستایش از تمدن و فرهنگ ،در تلاش برای پاسداری از آن ،در نمایش از جلوه های گوناگوآن مخاطب را همچنان با خود همصدا بیابید .
مهر دارنده ی دشت های فراخ را می ستاییم
«مهر یشت،کرده ی یکم»
روزمهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزای ای نگار مهر جوی مهربان
همچو روی عاشقان بینم به زردی روی باغ
باده باید بر صبوحی همچو روی دوستان
«مسعود سعدسلمان»
جشن زاد روز«دهکده»را به جشن مهرگان پیوند می زنیم ومهر را همراه با آن گرامی می داریم زیرا مهردر این روز گرامی پای به عرصه ی هستی نهاد و ظلمت را به دیار نیستی فرستاد.مهر را گرامی می داریم زیرا خوشه ها به خرمن رفتند ،دام بنه ها حاصل چرب و نرم خود را به بار نشانده اند و «سره ها»کشیده شدند ،دگر باره زمان برای جفتگیری احشام آماده شد تا بذرپر چرب خمره های انباشته ی تابستانی دیگر، از دام بنه ای تازه تر گردد.بازار دانش دوباره رونق گرفت و مدرسه ها و دانشگاه ها دوباره ردای دانش بر تن آراستند…
گندم زار ها باری دیگر آماده ی بار گیری شدند ،باغ ها از سیب های زرد و سرخ ،انار های مَشت دانه،انگور های پر خوشه که هزار باده ی ناخورده در انبان دارند و…و سر انجام گرامی می داریم مهرگان را چون هیبت و هیمنه ی هزار ساله ی ضحاک نابکار در زیر ضربات پتک«کاوه ی آهنگر»در مهرلهیده می گردد وازپیشبند چرمینش درفش بنفش زایش می یابد:
از آن چرم کاهنگران پشت پای بپوشند هنگام زخم درای
همان کاوه آن، بر سر نیزه کرد همانگه زبازار بر خاست گرد…
بدان بی بها، نا سزاوار پوست پدید آمدآوای دشمن زدوست
«فردوسی»
مهرگان را گرامی می داریم چون از دیرنده ترین یادگار های آیین ایران زمین است وبارعظمتی چنان را بر دوش می کشد که عرب هر عیدی را به نام آن نامی کرد و همه را یکجا «مهرجان» نامید و این مهر تابنده تر است چراکه عید قربان و غدیر را نیز همزمان شد .پس بجاست که «مهرگان»این جشن و شادی ناشی از زایش هور نور چهر را در آغوش مهر چون نیاکان مان بیفشاریم ،آن را رونقی در خور بخشیده در پایداری اش بکوشیم زیرا این زمان جشن و شادی ،این غذای روح را بیش از هر زمانی درنیازیم. تامهری دیگرمهر افزون
«اگر خورشید برنمی دمید ،هر آینه نیرو های پلید و تباه کننده ،هرچه را که در سراسر هفت کشور است ،نابود و تباه می کردند ،و هیچ یک از ستود گان مینویی نمی توانستند در برابرآنها پایداری کنندو این جهان را نگهداری کنند»
«خرده اوستا-خورشید نیایش»