ADD ANYTHING HERE OR JUST REMOVE IT…

تماس با ما

۲۳

اردیبهشت

تات کجاست!؟  با نام گذاری های جعلی شعور مردم را دستکم نگیریم

     سلام دایی،«تات» کجاست؟ این پرسشی بود که دوستی جوان ،پر انرژی وعلاقه مند به کوه نوردی با تماس تلفنی از من پرسید. اندکی به فکر فرو می روم ،اندیشه ام در یک دم تمام حافظه ام را غربال می کند . با خود می گویم «تات »به معنا ی تاژیک در زبان غیر عربی است ، نام کتابی هم از مرحوم جلال آل احمد است تحت عنوان «تات نشین های بلوک زهرا »اما این عزیزرا که با این هردو کاری نیست چون به شغل شریفی اشتغال دارد  که برای او فرصتی برای پرداختن به اموری از این قبیل باقی نمی گذارد. حتما پسر کوچکش محمد  هنگام راه افتادنش رسیده و احیانا منظورش «تاتی تاتی»است ،می گویم :خوب  راه رفتن بچه هارو این جوری نام گذاری کردند، صوت آوایی مرکب است . حالا چی شد؟ محمد جان به سلامتی راه افتاد ؟

 می گوید: نه دایی اسم یک روستا در اطراف الیت و دلیر  است که باید بسیار مهم باشد . باز هم به فکر فرو می روم و پس از درنگ معنی داری به تعریض می گویم حتما دهی از دهات نامرئی اشباه  و اجنه است چون در عالم واقع و قابل لمس چنین نام واژه ای توی این منطقه و حتی این سوی البرز نداریم .دوباره می پرسد :مطمئنی؟با شک و تردید می گویم چطور مگر!؟ 

می گوید:فصلنامه ی «کوه»را که می شناسی ؟

    نه تا حالا ندیدم .خوب دایی پس شما چطور روزنامه نگاری هستی!؟مجله ی«کوه نوردیه »دیگه،

بسیار هم نفیسه ، باکاغذ اعلا چاپ می شه ، در مورد کوه ، کوه نوردی ، دره ،  صخره ، برف و باران ، غار،رود خانه،یخچال طبیعی، وهر چه که مربوط به این گونه امور است اطلاعاتی فراوان در خود جمع کرده واز این نظر ید طولایی دارد .

   خوب سلامتی عزیزم ؟!؟حالا منظور!؟

می کوید: دایی یک گروه تنگه نوردی ازاصفهان به دره های اطراف روستای الیت آمدند . احتمالا به « تنگا تنگه»،«اسپرو دوکل»،« دراکینگ دوکل»،«اُراز»، «وَشتاز سِره»و«اِسپِرو»رفته از آنجا ها سخن گفتند .

می گویم:اینها که گفتی چه ربطی با واژه ی  تات  دارد ؟

می گوید : معما همینجاست . در این منطقه هموطنان اصفهانی ما از روستای تات اسم بردند ،گفتم در حال حاضر که چنین روستایی وجود ندارد ،از پدر و  پدر بزرگ پرسیدم آنها نیزگفتند:«جان گوک=فرزند عزیزم» ما نشنیدیم .گفتم از شما بپرسم  شاید نامی قدیمی متعلق به ویرانه های اطراف روستای الیت باشه.

      به او می گویم :میشه فصلنامه رو ببینم ؟طولی نمی کشد که آن را به دستم می رساند : (سال نوزدهم ،زمستان 92،شماره ی 73صفحات 10تا14)عنوان گزارش:«عبور از تنگ الیت و دلیر»

      گزارش را می خوانم و ناخود آگاه به یاد لطیفه ای می افتم که شخصی در میان جمعی جهت اظهار فضل گفته بود :خسن و خسین هردو دختران یزید  و در پاسخ شنیده بود «خسن و خسین »نیست بلکه «حسن(ع) است و حسین(ع)» .دختر نیستند بلکه پسرند.فرزندان یزید نیستند که پسران حضرت امام علی (ع)و نوه ی پیامبر عظیم الشأن اسلامند.

      حالاعزیزان تنگ الیت و دلیر نیست بلکه «تنگا نتگه غلت» نام همیشگی و دایمی آن است که کلیه ی اهالی الیت، دلیرو همه ی روستا های اطراف آن را بدین نام می شناسند .دلیل این نام گذاری کاملا آشکار است اول به علت کم عرض بودن و عمق بی نشان و نا پیدا «تنگا تنگه =تنگه ی تنگ »نام گرفت واین نام قدیمی و دیرین است و«غلت=عبور گاه تنگ وکوچه»را گویند. تنگا تنگه غلت اصطلاحا به معنی شیاراز تنگ  تنگترمی باشد .

تنگا تنگه کجاست؟

       این تنگه گسلی است بسیار خوفنا ک که متّصل به روستای الیت می باشد. روستای تاریخ مند الیت در سمت شمال غربی تنگا تنگه سرود زندگی را نجوا می کند وپیوسته گوش به آشوبی فرا می دارد که در درون سینه ی شرحه شده اش غوغا می کند .تنگا تنگه  بی کمترین فاصله ای با روستای الیت دهان گشوده ،چون اژدهایی سرچشمه ی  شعبه ی اصلی چالوس رود را از سویی به کام تشنه و حریص خود فرو می کشد و از سوی دیگر دفع می کند .تنگا تنگه از سمت غربی که نقطه ی شروع آن است ،از مسیر رود خانه تا اول  روستای دلیر(دلیر دره)دستکم 2کیلومترفاصله دارد، سمت جنوبی تنگا تنگه کوه مخروطی «کَکی کُت =پشته ی فاخته آشیان» با قامتی متوسّط  و دامنه ای پر درخت به نام راش کِناروشیبی پلکانی بانام جینگا جینگا ک(جنگل راشستان وشیب صخره ای خرمن خرمنک ) نظاره گر خروش و عربده ی پر هیاهوی این اژدرفَش  کام گشوده است که رودی کف به لب آورده و خشمگین را یک جا می بلعد.گسل خوف ناک تنگا تنگه به دلیل پر رمز وراز بودنش هسته ی پدیداری افسانه ها و خیال بافی هایی از دور دست های زمان غبار گرفته و ابری تا اکنون در میان مردم الیت بوده است .

     بگذریم ، که میهمانان تنگه نورد ما با اجازه ی خودشان این مکان  را با این سر پرسودا«تنگ الیت و دلیر» نامیدند و در کنار روستایی کاملا تخیلی  یا دست کم  نا مرئی به نام« تا ت» قرار دادند .آنان از روستاهایی چون الیت –دلیر –چاکبزه- و جنگل هایی چون:راش گردن-آفرین-دزماکوتی لِوَر- سیر جارک –پِلتِه بِنِ نو –اُراز و…نام بردند و از بسیاری دیگر هیچ نامی نبردند که جای هیچ گله ای از این جهت نیست ،بلکه از دو روستای ناشناخته به نام تات و گرمابسر ذکری به میان آوردند که وجود خارجی ندارند .تا ت احیانا با نشانی هایی که دادند همان الیت است که بعید به نظر می رسد براثرسهو تایپی با چنین املایی به قید نگارش در آمده و گرمابسر شاید همان دام بنه ی تابستانه ی شبانان دلیری  باشد که مطلقا دارای مشخصات یک روستا نیست . از آنجایی که بسیار مایلیم آدرس این دو روستا ی موهوم را که در اطراف تنگا تنگه ، حضرات آنها را کشف کردند بدانیم،اقدام به نگارش این جستار نمودیم تا باشد با این یافتار جدید بر دانش همگانی افزوده گردد .

    یکی از بلند ترین قله  های این منطقه که ضمنا  از ارتفاعات سخت گذر  بخش مرزن آباد است زرین کوه نام دارد(ارتفاع4202متر) ، زرد گله- چنگ پله –اسپرز-از دیگر قللی هستند که شعبه ای از سرشاخه های اصلی چالوس رود از آنها سرچشمه می گیرد . در شمال غربی زرین کوه منطقه ی سه برار – لشکرک (ارتفاع:4250متر)– حصار چال – گرم اُ سرکو و سر دشت …قرار دارند.تنگ نوردان محترم نام این کوه ها را نیز لطف کرده  به فارسی باز گردانی نمودند مانند:

 

سه برار که شده سه برادران و گرم اُ سر که شده گرماب سرو…

     پرسش این است که شما حضرات وقتی صحبت از آلات و ابزار کوه نوردی می کنید با اینکه همه ی اسامی غیر فارسی هستند و گاه کاربرد آنها گزارش را برای خواننده ی معمولی کاملا غیر قابل فهم می کند ، گزارشگر خوش قلم حتی یک واژه از این نامواژگان را به فارسی برگردان ننمود اما اسامی کوه ها ،دره ها و حتی رود ها و روستا ها را که در ثبت احوال و اداراتی چون بخشداری وفرمانداری(واحد تقسیمات کشوری) با نام دیگری ثبت شدند یا بازگردانی فرمودند یا از بیخ و بن عوض کردند .بسیار متعجب و حیرت زده شدیم وقتی دیدیم نام الیت را به تات برگردان نموده و «گرم –اُ- سر» را که نام یک مرتع ،یک کوه و یک چشمه آبگرم است یک روستا دیده اند. علاوه بر آن این اسامی را به فارسی بر گردانده اند .پس از خواندن گزارش با اینکه برای نقد و تحلیل آن ما را سخن ها بود جهت پرهیز از اطناب  به همین مختصر بسنده نموده ودر دل آرزو کردیم که ای کاش این گروه های کوهنوردی بیگانه با طبیعت شمال از وجود راهنمایی مطلع ، حرفه ای  و بی غرض بهره می بردند و دقت بیشتری در کاربرد اسامی به خرج می دادند .

    فرا موش نکنیم که بسیاری از این اسامی دراعتقادات مردم بومی  پیرامونی به نوعی الغا کننده ی افسانه ها ، قصه ها و اسطوره ها هستند و در مواقعی حامل تقدس و  باور هایی که زدایش آن نفعی به حال کسی ندارد بلکه از آن سوی بام چنان سقوطی را به دنبال دارد که بحران هویت دم دستی ترین اثرش خواهد بود .

    فراموش نکنیم که گاه با تغییرنام یک کوه ،یک منطقه ،یا حتی  گسل ، صخره یا درخت و گردنه ، سندی جعلی از خود بر جای می گذاریم که ممکن است آتش نهفته ی یک اختلاف دیرین را دوباره با تمامی عواقب سوئش شعله ور کرده اعتقادات و باور های مشروع مردم را به خاکستر مبدل کنیم

و خواسته  و ناخواسته با عوض کردن اسمی محلی   که با  رمز و راز آن آشنایی نداریم شعور مردم سرزمینی را دست کم گیریم .

     نگارنده امید وار است نشریه ی وزین«کوه» با درج این جستار و اصلاح مطالب جعلی به فرهنگ  مردم کوهستان پاسخی درخور شأن داده زنگار کدورت را از جبین پاک و با صفایشان بزدارد.    

مومن توپا ابراهیمی

   

 

 

 

 

 

 

 

  

۲ نظر در “تات کجاست!؟

  1. غلامرضا اسفندیاری گفت:

    سلام و با عرض تشکر و قدردانی از همت بلند آقای مومن توپاابراهیمی که پاسخی در خور به گزارش تنگه نوردی گروه کوهنوردی پایتخت فرهنگی ایران (اصفهان) دادند. استدعا دارم عین مطلب مذکور را برای مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه ی کوه نیز ارسال بفرمائید تا انشاالله با واقع بینی در شماره ی بعدی این فصلنامه گزاراش اصلاحی تنظیم فرمایند.
    با سپاس: غلامرضا اسفندیاری

  2. کیادلیری از کرج گفت:

    مطلب جالبی بود و به نظر شایسته است تحقیقات بیشتری در این مورد صورت پذیرد و بعید است اشتباه تایپی و یا از روی ناشیگرانه باشد.
    اصفهونیا خیلی زرنگتر از این حرفان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فيسبوک اینستاگرام تلگرام